موضوعی تلخ که متاسفانه واقعیت دارد

این کشور از سال ۱۹۹۲ تا ۲۰۰۸، با رشد اقتصادی در همه جهات روبهرو شد. این لیست صرفا برای متخصصان اقتصادی تهیه نشده است، بلکه این لیست برای همه افرادی است که به طور جدی مسایل اقتصادی را دنبال می کنند. میزانی که با توجه به رشد اقتصادی دیگر کشورها مثل برزیل، اصلا قابل قبول نخواهد بود. آمریکا با توجه به بدهیهای کلان خود، به مشکلات فراوانی دچار خواهد شد. زیرساختهای پیشرفته، فناوری و فراوانی منابع طبیعی، دست به دست هم داده تا ایالات متحده آمریکا، بزرگترین اقتصاد دنیا باشد. اقتصاد آلمان، نه تنها بزرگترین اقتصاد اروپا، بلکه قدرتمندترین آنها است. بزرگترین اقتصادهای دنیا، همواره در تلاشاند تا در این فهرست باقی بمانند و جایگاه آنها از سالی به سال دیگر، ممکن است اندازه یکی دو پله، تفاوت داشته باشد. این کتاب به روشن سازی و شفاف سازی مشکلات کشورهای در حال توسعه و کشورهای سوسیالیستی سابق می پردازد. بخش تولید در فرانسه، تحت سلطه صنایع شیمیایی، خودرو و تسلیحات است. همچنین فرانسه، ششمین تولیدکننده محصولات کشاورزی در دنیا و دومین صادرکننده بزرگ محصولات کشاورزی بعد از ایالات متحده آمریکا است. او یک مدل اقتصادی درباره سرمایه گذاری ثروت عمومی و همچنین چالش های مربوط به “خرد سنتی و متعارف” را که درباره ارزش بلند مدت وماهیت واقعی فقر در جامعه مبتنی بر تولید است را ارائه می دهد.

تا حد زیادی فارغ از مسایل ریاضیاتی است و بر خلاف آثار نئو کلاسیک، بر امور غیر قابل پیش بینی، رشد سریع و کارآفرینی به جای تمرکز بر مدل های ایستا تمرکز دارد. پیامدهای سیاسی و اقتصادی و ریشه های عصر ما در این اثر کلاسیک، کارل پولانی به تجزیه وتحلیل تاریخ اقتصادی و نظریه اجتماعی و همچنین تغییرات اقتصادی واجتماعی ناشی از (دگرگونی بزرگ ) از انقلاب صنعتی پرداخته است. با این حال انتظار میرود که این کشور تا سال ۲۰۵۰ به جایگاه هشتم این فهرست سقوط کند. ماندن در کورس اقتصادهای بزرگ دنیا، خود نشان از پویایی و نشاط اقتصاد یک کشور دارد. اقتصاد آلمان ۴.۲ تریلیون دلار ارزش دارد و پیشبینی میشود که ارزش آن تا سال ۲۰۵۰ رشد بسیار مناسبی را تجربه کند. بحران جهانی اقتصاد در سال ۲۰۰۸، اقتصاد این کشور را نیز با چالشهای فراوانی مواجه کرد و هنوز هم آن دوران، چالشبرانگیزترین دوران اقتصادی ژاپن است. پیشبینی میشود که تا سال ۲۰۵۰، این کشور رشد بینظیر اقتصادی را تجربه کند و ارزش آن به ۴۴.۱ تریلیون دلار برسد و آمریکا را پشت سر بگذارد. طبق پیشبینیهای صندوق بینالمللی پول، این کشور در سال ۲۰۱۹، به مقام پنجم میرسد و جای بریتانیا را میگیرد.

تولید در مقام دوم و بخش کشاورزی در مقام سوم قرار دارد. از سال ۱۸۷۱، آمریکا در مقام اول بزرگترین اقتصادهای دنیا قرار دارد و جایگاه خود را تا به حال حفظ کرده است. فردریک هایک برنده جایزه نوبل، در این مجموعه موضوعاتی از فلسفه اخلاق و روش های علوم اجتماعی و نظریه های اقتصادی را در ابعاد مختلف مورد بحث قرار می دهد. شاید اهمیت فوق العاده حکومت و مردم کانادا به تولید است که باعث این جایگاه مهم در بین بزرگترین و صنعیت ترین کشورهای دنیا شده است. این کشور از نظر استانداردهای زندگی در سطح بالایی قرار دارد. دنیای دیجیتال، خدمات آنلاین و بازار کار فریلنسینگ در هند به شدت مورد استقبال قرار گرفته و گفته میشود که تاثیر بسیار زیادی در اقتصاد آینده این کشور خواهد داشت. البته مشخص است که تولیدکنندگان باکیفیت آلمانی نیز تاثیر به سزایی در این فرهنگ بسیار خوب ایفا کردهاند. مصرف کالای آلمانی در این کشور به شدت رواج دارد و مردم مصرانه برای عدم قبول کالاهای خارجی که به اقتصاد و اشتغال این کشور لطمه میزند، تلاش میکنند. گرچه درصد رشد اقتصادی این کشور در سالهای اخیر کاهش پیدا کرده؛ ولی هنوز هم نسبت به کشورهای رقیب در جایگاه بالاتری قرار دارد.

با رشد روزافزون اقتصاد جهانی، کشورهایی که در صدر فهرست 10 اقتصاد بزرگ دنیا در سال 2018 قرار دارند، دائما در حال تغییر و جابهجایی هستند. ژاپن در حال برخاستن بود که یک زلزله مهیب، این کشور را از نظر اقتصادی و اجتماعی، تحت تاثیر قرار داد. توضیحات مارتا بناتا در ابتدای این اثر، به وضوخ این مطلب را اثبات می کند که قدرت آثار ادبی و نوشتاری وبلن در نویسندگان بعدی آمریکایی مانند ادیت وارتون، هنری جیمز، دوس پاسوس، و اسکات فیتزجرالد تاثیر گذاری غیر قابل انکاری داشته است. اقتصاد انگلستان بیش از هر چیز تحت تاثیر بخش خدمات است. موضوعی که کم و بیش سیاستمداران و دولتهای بزرگ دنیا میدانند و در تلاش برای باقی ماندن در این لیست هستند. تولید، هنوز هم یکی از بخشهای حیاتی اقتصاد این کشور است. کانادا، تاکید خاصی بر بخش تولید ناخالص ملی دارد و تولید، نقشی حیاتی در رشد اقتصادی این کشور بازی میکند.

با این حال، به مرور زمان، بخشهای تولیدی و خدماتی، بخش زیادی از اقتصاد این کشور را به دست گرفتند. این کتاب که پس از نزدیک به ۷۰ سال توسط محمد مالجو در سال ۱۳۹۱ به فارسی ترجمه شد و توسط شرکت نشر و پژوهش شیرازه کتاب، منتشر شد. ترجمه این کتاب توسط منوچهر فرهنگ انجام گرفته است و در سال ۱۳۸۷ توسط نشر نی منتشر شده است. به نظر میرسد در سال 2019 شرایط اقتصادی این کشور با تحولات مناسبی رو به رو خواهد بود. البته این نشان از حال خوب مردم این کشور نیست. نقد و بررسی در مورد این کتاب تا زمان مرگ او در سال ۱۹۴۶ ادامه داشت و هنوز هم ادامه دارد. این کشور اروپایی، در جایگاه هشتم این لیست قرار دارد. تقریبا یک چهارم از اقتصاد دنیا در دست کشور آمریکا قرار دارد. اقتصاد این کشور در سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ به ترتیب، ۱.۹ و ۲.۵ درصد رشد داشت. طبق پیشبینیهای صندوق بینالمللی پول، این کشور در سال ۲۰۱۹، رشد ۲.۵ درصدی را تجربه خواهد کرد.

علاوه بر توریسم که یکی از مهمترین بخشهای اقتصاد فرانسه است، این کشور از نظر کشاورزی نیز نقش موثری سایت atlasmarketing در اروپا دارد. در حال حاضر، فرانسه اقتصادی به ارزش ۲.۹۳ تریلیون دلار دارد. کانادا، همسایه شمالی ایالات متحده آمریکا، اقتصادی به ارزش ۱.۸ تریلیون دلار دارد. همین مسئله باعث شده که فشار روی دولت برای تغییرات اقتصادی بیشتر شود. این کشور برای دستیابی به رشد بیشتر اقتصادی، برنامههای ویژهای برای بخش تولید دارد. رشد اقتصادی این کشور در سالهای اخیر کندتر شده که باعث ایجاد مشکلاتی نظیر بیکاری شده است. کشورهای بزرگی پیش از این در این لیست قرار داشته و به مرور حذف شده اند. موضوعی که کشورهای مختلفی مثل ایران را تحت الشعاع خود قرار میدهد. بخش خدمات، بیش از ۷۵ درصد از تولید ناخالص داخلی را تشکیل میدهد. این کشور آمریکای جنوبی، اقتصادی به ارزش بیش از ۲.۱۴ تریلیون دلار دارد. برزیل، بزرگترین و پرجمعیتترین کشور آمریکای لاتین است.

این کشور نیز از جمله کشورهایی است که نگاه به داخل و تولیدات داخلی را به عنوان یکی از اصول اولیه خود قرار داده است. همچنین اتکا به تولیدات داخلی به ویژه در زمینه خودرو و برخی محصولات اختصاصی از عوامل رشد بالای اقتصاد این کشور است. به طور کلی کشور ایالات متحده آمریکا باید تلاش کند تا وضعیت نابسامان اقتصادی به ویژه بدهیهای فراوان خود را کنترل کند. فرانسه پربازدیدترین کشور دنیا و سومین اقتصاد بزرگ اروپا است. تولید در فرانسه به عنوان یکی از موتورهای محرکه اقتصاد این کشور شناخته میشود. فرانسه حدود یک سوم از زمینهای کشاورزی اتحادیه اروپا را در اختیار دارد. امروزه بخش خدماتی، در سراسر دنیا رشد بسیار سریعی دارد و ۶۰ درصد از اقتصاد این کشور و ۲۸ درصد از اشتغال در هند را به خود اختصاص داده است. در حالی که اقتصاد این کشور، یک اقتصاد خدماتمحور است و بخش خدماتی ۸۰ درصد از اقتصاد آن را تشکیل میدهد، بخش تولید با سهم ۱۵ درصدی، نقش قابل توجهی در درآمد کلی این کشور دارد. کاری سخت و دشوار که اقتصاد پویای کانادا از پس آن برآمده و همچنان در سال 2018 نیز در این جایگاه قرار دارد.

ایتالیا یکی از اعضای تاثیرگذار منطقه یورو است؛ ولی با مشکلات اقتصادی و سیاسی متعددی دست و پنجه نرم میکند. این کشور به عنوان ابرقدرت اقتصادی دنیا مشهور است. طبق پیشبینیها ارزش اقتصاد این کشور تا سال ۲۰۵۰ به ۵۸.۵ تریلیون دلار میرسد و به بزرگترین اقتصاد دنیا تبدیل میشود. یکی از دلایل اصلی مخالفت حکومت بریتانیا با پیوستن به اتحاد پولی یورو، قدرت بالای این کشور و عدم علاقه به وابستگی به تصمیم گیریهای مختلف شورای پولی یورو بوده است. البته خدمات نیز بخش قابل توجهی از شرایط اقتصادی این کشور را رقم زده است. بعد از این دوره، با رکود مواجه شد ولی در سالهای اخیر توانسته رشد قبلی خود را مجددا بازیابد. با وجود این، به مرور زمان، بخش خدماتی نیز سهم خود را در اقتصاد چین پیدا کرده است و به رقیبی برای بخش تولید تبدیل شده است. به نظر میرسد شکست آمریکا و افول این ابرقدرت جهانی در زمینه اقتصاد، مشکلات زیادی را در همین چند سال آینده ایجاد کرده و حتی به فروپاشی سلطه دلار بر جهان بیانجامد. این کتاب منجر به ایجاد دیدی اجمالی و نادر از اسرار پشت پرده موسسات مالی می شود.

طبق پیشبینیهای صورت گرفته، اقتصاد این کشور تا سال ۲۰۲۳ به ۲.۵ تریلیون دلار خواهد رسید. برخی اتفاقات و بلایای طبیعی نیز که هر ساله در گوشهای از آمریکا ایجاد میشود، خود دلیل اصلی برخی مشکلات اقتصادی این کشور است. مارکس در این کتاب با کمک تجزیه و تحلیل های خود باعث افزایش آگاهی و بینش طیف وسیعی از مردم جامعه خود شده است. وی در ادامه بیان می کند که تئوری های اقتصادی، با اهمیت بخشیدن به تبلیفات مصنوعی، نیاز کاذب را در مردم ایجاد می کنند که به تبع آن میزان مصرف افزایش یافته و به طور خودکار از افزایش قیمت ها حمایت می شود. اقتصاد چین از سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۸، در حدود ۲ تریلیون دلار افزایش پیدا کرده و به ارزش ۱۴ تریلیون دلار رسیده است. در سال ۲۰۱۷، اقتصاد ژاپن حدود ۴.۸۷ تریلیون دلار ارزش داشت و در سال ۲۰۱۸ با رشد خوبی مواجه شد و به ۵.۱ تریلیون دلار رسید.

قرار گرفتن در لیست 10 گانه یا تاپ تن اقتصادهای بزرگ دنیا، افتخاری بزرگ برای هر کشوری است. همانطور که گفته شد بر اساس پیشبینیهای دقیق و موشکافانه نهادهای معتبر، آمریکا در لیست برترین اقتصادهای دنیا در سال 2030 نه تنها رتبه اول را از دست داده بلکه جایگاهی بهتر از سوم برای آن وجود نخواهد داشت. تخمینها نشان میدهد که اقتصاد این کشور به کندی در حال رشد است و پیشبینی میشود که تا سال ۲۰۵۰، ارزش آن به ۴.۷ تریلیون دلار برسد. این کشور یکی از مهمترین جایگاههای اقتصادی دنیا را به خود اختصاص داده و توانسته رشد علمی فوقالعادهای را نیز در سالهای اخیر به خود اختصاص دهد. از سال ۱۹۷۸، این کشور سالانه 10 درصد رشد اقتصادی دارد. به نظر میرسد تلاشهای مختلفی که مسئولان ژاپنی برای بهبود شرایط این کشور انجام داده اند مفید واقع شده؛ اما در هر صورت سرعت رشد رقبا بسیار زیاد و رقابت بسیار تنگاتنگ است. این مقاله به روشن شدن مشکلاتی که کشورهای سوسیالیستی ودر حال توسعه با آن روبه رو می شوند کمک می کند. کانادا در سال ۲۰۱۵ توانست جایگاه دهم این فهرست را از روسیه بگیرد و از آن زمان، در همین جایگاه باقی مانده است.

در سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰، این کشور به طور میانگین سالی ۴.۵ درصد و از ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۳، سالی ۲.۸ درصد رشد را تجربه کرده است. این لیست بر اساس پارامترهای مختلفی تهیه میشود و ممکن است در برخی منابع، ترتیب دیگری از این کشورها را مشاهده کنید. این لیست حاوی کتبی است که اصول علم اقتصاد را پوشش می دهند و نقطه شروعی برای فهم نظریه پردازی های اقتصادی است. کتاب ثروت ملل آدام اسمیت پس از آنکه در سال ۱۷۷۶ انتشار یافت، نقطه عطفی برای اندیشه بشری به حساب آمد. پیش بینیها از جابهجایی بسیار زیاد کشورها در سالهای آتی در این لیست دارد. طبق پیشبینیهای انجام شده، تا سال ۲۰۵۰، ارزش اقتصاد این کشور به ۵.۳ تریلیون دلار میرسد. بسیاری از مردم برزیل در فقر مطلق قرار دارند اما در هر صورت کشور آنها به عنوان یکی از اقتصادهای بزرگ دنیا شناخته میشود. البته طبق پیشبینیها، به نظر میرسد که رتبه این کشور در دهههای آتی سقوط میکند و در نهایت، در فهرست بیست اقتصاد برتر دنیا قرار خواهد گرفت. این کتاب یکی از مشهورترین آثار دوران مدرن وهمچنین یکی از با نفوذ ترین کتابهایی در زمینه سرمایه است که به طور صریح مالکیت خصوصی وروابط اجتماعی را مورد انتقاد قرار داده است.

این اثر شامل مطالعه برجسته ای در موردجامعه مرفه آمریکایی است که در معرض عادات تولید ضایعات از طریق تاکتیک های کسب وکار تبعیض آمیز و رفتار اجتماعی ناشایست است. این کتاب شامل مقدمه ای جدید از شومپیتر، معرفی توماس مک کراو و همچنین مفاهیم سرمایه داری، سوسیالیسم و دموکراسی است. این موضوع در شرایط کنونی و با حضور دولتمردانی که قصد ماجراجویی در کشورهای مختلف در سر دارند، کار بعیدی به نظر میرسد. نگاه به دال یکی از سیاستهای همیشگی سلاطین حکمران در انگلستان بوده است. ما به ندرت با چنین تجزیه و تحلیل های نافذی درباره نهادهای بزرگ و جهانی سازی مواجه می شویم. حتی یوان چین به عنوان یک ارز داخلی، به مرور زمان و با تغییراتی اساسی ،آماده حضور در بازار جهانی به عنوان جایگزین دلار شناخته میشود. ودر نهایت با کمک دوستانش وهمکارش فردریک انگلس که این کتاب را به عنوان “کتاب مقدس طبقه کارگر” توصیف کرد و همچنین مقدمه نویسی ارنست مندل که بیان می دارد این کتاب تئوری های انقلابی و حوادث متلاطم قرن ۲۰ تا به اکنون را به خوبی روشن می سازد، به یک اثر جهانی تبدیل شد. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان اقتصادی ،سال 2019 آخرین سال حضور آمریکا در صدر برترین اقتصادهای دنیا خواهد بود و از دهه سوم قرن 21، جایگاه خود را به چین خواهد داد.

در ادامه، فهرست ۱۰ اقتصاد بزرگ دنیا در سال ۲۰۱۸ را مشاهده میکنید. در سراسر جهان، چین را با نام کارخانه دنیا میشناسند که نشان از رشد تولید و صادرات در این کشور است. این کشور به قطب تولید و صادرات در کل دنیا تبدیل شده و بسیاری از برندهای مطرح به دلیل کاهش هزینه تولید، کارخانههای خود را در چین بنا کردهاند. در حدود ۶۸ درصد از صادرات این کشور، به صادرات کالاها اختصاص دارد. خواندن این اثر برای هر کسی که به دنبال درک مفهوم اقتصاد جهانی می باشد ضروری است. یکی از برجسته ترین آثاری که به درک بهتر ما از مفهوم نظام سرمایه داری، بورژوایی و اقتصاد تضاد طبقاتی کمک می کند، کتاب سرمایه کارل مارکس است. شومپیتر با معرفی مفهوم ” تخریب خلاق” به جهان، نشان می دهد که چگونه اقتصاد، در حال جهانی شدن است و برای همیشه در حال تغییر است. این تغییر آنچنان بود که قبل از تحول بزرگ، بازارها نقش بسیار جزیی در امور انسانی را بازی می کرد و به دلیل اندازه کوچک خود حتی قادر به تعیین قیمت هم نیود.

این اثر برای اولین در سال ۱۹۳۰ منتشر شده است. این اثر نیز توسط حسن گلریز و در سال ۱۳۸۲ توسط انتشارات نشر نی منتشر گردیده است. این کتاب توسط محسن رنجبر ترجمه و در سال ۱۳۹۴ توسط انتشارات مرکز به چاپ رسیده است. این کتاب در سال ۱۳۹۴ توسط دکتر وحید محمودی ترجمه و انتشارات دانشگاه تهران اقدام به چاپ ان کرده است. این مجموعه شامل آثاربسیاری از اقتصاد دانان بزرگ به همراه لیستی از کتابهای برجسته مربوط به مسایل مهم در زمینه اقتصاد است. تاریخ استعماری بریتانیا نقش بسیار مهمی در اقتصاد پویا و قوی این جزیره بازی میکند. گرچه کشاورزی سهم زیادی در تولید ناخالص داخلی این کشور ندارد؛ ولی ۶۰ درصد از نیازهای غذایی بریتانیا، از منابع داخلی تامین میشود. اقتصاد این کشور در شرایط فعلی ارزشی در حدود ۲.۹۴ تریلیون دلار دارد. سهم کشاورزی در اقتصاد این کشور به ۱۷ درصد کاهش پیدا کرده است؛ ولی هنوز هم نسبت به بسیاری از کشورهای اروپایی، سهم زیادی در اقتصاد دارد.

پیشبینی میشود که اقتصاد این کشور تا سال ۲۰۵۰، ۳۴.۱ میلیارد دلار رشد کند. گفته میشود سیاستمداران ایتالیا در تلاش هستند تا با تصویب قوانین مختلف تلاش کنند تا میزان رشد اقتصادی این کشور هماهنگ با دیگر کشورها پیش رود. همانطور که گفته شد چین در صدد رسیدن به جایگاه نخست و هند نیز با رشدی چشمگیر در پی چین است. شاید این صحبتها به سادگی بیان شود؛ اما هند مسیری سخت و دشوار برای رسیدن به این جایگاه را طی کرده است. همین موضوع باعث رقابت بالای این کشورها با هند است. البته حفظ و نگهداری از این جایگاه با توجه به شرایط فعلی دنیا بسیار سخت است و حتی پیشبینی میشود که نه تنها چین، بلکه هند نیز از این کشور پیش بیافتد. در حالی که خدمات، بخش مهمی از اقتصاد این کشور را تشکیل میدهد ولی تولید، مهمترین رکن اقتصادی کانادا است. از ویژگی های نسخه جدید این کتاب معرفی آن توسط پل کروگمن است که نظریات این کتاب را مورد بحث و بررسی قرار داده است. معضل بیکاری، یکی از معضلاتی است که این کشور با آن مواجه است.

توسط حمید صباغی

حمید صباغی هستم یک بازاریاب